شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ شهادت حضرت زهرا( س) افسانه بود يا حقيقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تقديم به تمامي حق جويان. تقديم به انانکه در پي حق هستند.
قال رسول الله (ص):‌ فاطمة بَضْعَة منّى. صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)،.. اين سنداز كتب اهل سنت است
* سميه *
ولي اين حديث رو در احاديث شعيه هم داريم
واين هم از ام المومنين اهل سنت عايشه:::::عن عائشة أيضا: كانت إذا دخلت عليه - على رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم - قام إليها فقبلها ورحب بها وأخذ بيدها فأجلسها في مجلسه. قال الحاكم: صحيح على شرط الشيخين، وأقره الذهبي أيضا. المستدرك: 3/160.
بله سميه خانم منم دنبال اثبات شهادت حضرت زهرا هستم.. اخه برادران اهل سنت مي گن عمر چنين جسارتي نكرده
بشنيد حالا بحث سياسي كنيد در صورتي كه حرفي براي گفتن در مورد اعتقاداتتان نداريد..البته جسارت نمي كنم..ولي برادرانم مشكل ما در ضعف شناخت است از عقايد .اكر شناخت بود هيچ كس گمراه نميشد.
روي الثعلبي والسيوطي عن أنس بن مالك وعن بريدة قالا : قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلم هذه الآية ) في بيوت أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه ( إلى قوله ) والأبصار ( فقام رجل فقال : أيّ بيوت هذه يا رسول الله ؟ قال : ( بيوت الأنبياء ) . قال : فقام إليه أبو بكر فقال : يا رسول الله هذا البيت منها لبيت عليّ وفاطمة ؟ قال : ( نعم من أفاضلها )
ثعلبي وسوطي از انس ابن مالك واز بريده روايت شده كه پيامبر اين ايه را خواند:في بيوت أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه.. الي اخرپس مردي بلند شد وگفت كدام خانه هاست اين يا رسول الله؟؟پيامبر فرمود خانه انبيا... رواي گفت: ابوبكر بلندشد ايا اين شامل خانه علي وفاطمه مي شود ؟؟؟ پس پيامبر فرمود وان از بزترين خانه هاي انبيا است
اينم سند صحبت قبلي از اهل سنت:::كتفسير الثعلبي ج 7 ص107، تفسير الثعالبي ج 7 ص107 ، الدر المنثور ج 6 ص 203 ، روح المعاني ج 18 ص
* سميه *
اما اين همون خونه اي ميشه كه دربش رو به آتيش ميكشن و حضرت فاطمه رو شهيد مي كنن
افرين. حالا بحث ما از اينجا تازه داره شروع ميشه كه اخه چرا اين درب بايد اتش بگيرد.. پس حرمت كلام رسول خدا از قول خودشان چه شد؟؟؟
آيا عمر بن خطاب به حضرت زهرا جسارت كرد؟....لطفا اگر كسي بلده بگه با سند فقط ومستدل وبدون تعصـــــــــــــــــــــب.
* سميه *
منبع دقيق نمي دونم اما ميدونم كه عمر وقتي ديده حضرت زهرا بيعت نكرده قسم ميخوره كه خونه ايشون رو به آتيش بكشه و بالاخره اين كار رو هم ميكنه
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1323 --- اينجارو بخون آقا خليل براي من كه خوب بود
من يكيشو ميگم مستدل از كتب اهل سنت است اين::::اين كه عمر بن الخطاب به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ، از قطعيات تاريخ است . رواياتى كه در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره در كتب اهل سنت آمده به چند دسته مى شود تقسيم كرد
1. تهديد به سوزاندن خانه: ذكرالطبرى: باسناده عن زياد بن كليب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفيه طلحة والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليكم أو لتخرجنّ إلى البيعة»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من بده فوثبوا عليه فأخذوه. تاريخ الطبرى: 2/443.
واينم دوميش از خود كتب اهل سنت:::::::وابن أبي الحديد: عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعة أو لأحرقنّ البيت عليكم . شرح نهج البلاغه: 1/164 (2/45).
برم نماز بعد ترجمه اش را براي شما مي گذارم.
توحيدي
من الان اومدم بحث از اول
از ديدگاه روايات شيعه ، اين كه قاتل حضرت زهرا سلام الله عليها ، عمر بن الخطاب است ، قطعي است . ما فقط به نقل يك روايت اكتفا مي‌كنيم : وكان سبب وفاتها : أن قنفذا مولى عمر لكزها بنعل السيف بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلك مرضا شديدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها يدخل عليها .
سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها اين بوده است كه قنفذ غلام عمر به دستور او ، آن حضرت را با غلاف شمشيرش زد . و اين سبب شد كه محسن سقط شود و حضرت زهرا شديدا بيمار شوند . در مدتي كه بيمار بودند ، به هيچ يك از آناني را كه او را اذيت كرده بودند ، اجازه ي ملاقات ندادند .
دلائل الإمامة ج 2 ، عنه بحار الأنوار : 8 / 230 - 232 ( ط الكمپاني ) ، 30 / 290 - 295 . 2 . مثالب النواصب : 371 - 374 ، 418 - 419 . 3 . الصراط المستقيم : 3 / 25 . 4 . مطارح النظر في شرح الباب الحادي عشر : 109 .
توحيدي
بيا بحث به اين قشنگي گير داديد به دعوا
آقا خليل اومدي اين صفحه رو هم بخون ... من ديگه بايد برم !!!! ترجمه كردي ميام ميخونم....http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=44
اينم يه سند از اهل سنت محترم بخونيد در مورد صداقت حضرت زهرا::::::عن عائشة قالت: «ما رأيت أحدا قط أصدق من فاطمة» ورجالهما رجال الصحيح . مجمع الزوائد ج 9 ص 201، المعجم الأسط، ج 3، ص 137. ..... يعني اينكه من كسي را صادقتر از حضرت زهرا نديدم
حالا اين سند جالب را ببنيد از كتب خودشان ونه از مستندات شيعي::::::قال المُناوي: وذكر العَلَم العراقي: إن فاطمة وأخاها إبراهيم أفضل من الخلفاء الأربعة باتفاق . فيض القدير في شرح الجامع الصغير 4/ 556......... يعني اينكه فاطمه وبرادرش ابراهيم از خلفاي اربعه افضلترند.
مرصاد
هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلام‌الله عليها) و بى‌احترامى به خانه نبوت خود ابوبکر هم در آخر عمرش اعتراف کرده و ميگه ايکاش نمى‌کردم! ... مطلبى رو قبلا در همين زمينه نوشته بودم با عنوان: «ابوبکر اعتراف ميکند و مولوى عبدالحميد انکار!» http://sistan.info/-994984.htm
وحال علارغم اينكه تمام مستندات از كتب خودشان بيان شد جاي اين سوال باقيست كه منزلت ووجاهت فاطمه نزد پيامبر چگونه بوده ببيـــــــــــــــــــــــــــنيد باز از كتب خودشان:::::إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا. صحيح مسلم 7/141 ح 6202) وليس فيهما قضيّة الخطبة........ د همانه فاطمه تكه اي از وجود من است ازارم مي دهد انچه فاطمه را ازار دهد
مرصاد
يادداشت ديگه‌اي هم قبلا نوشته بودم با عنوان «نظرى بر قسمهاى مولوى عبدالحميد و توصيه‌اش به رئيس‌جمهور» که مرتبط با همين موضوعه http://sistan.info/-536142.htm
احسنت داش مرصاد عالي بود..... حال يه سوال با همه اين تفاصيل.. مي خواهم اين را بپرسم كه ايا كسي كه بغض حضرت زهرا را نسبت بخودش جلب كند ايا حضرت زهرا مي توانست جواب سلام او را ندهد.. خواهشا اگر كسي بلد است جوابم را بدهد؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرصاد
مناظره دکتر قزوينى و مولوى مرادزهى در شبکه سلام رو هم حتما دوستان بخونن + لينک صوتى و تصويرى ... اين مولوى نهايتا هجوم رو مى‌پذيره http://sistan.info/-612460.htm
مرصاد جان جواب سوالمو بلدي جواب بدي؟؟؟؟
مرصاد
روش فکر مى‌کنم ... يعنى منظورتون اينه که جواب سلام واجبه حالا هرکى باشه ... درست فهميدم؟ .. اگه اين باشه دو مطلب بايد روشن بشه: يکى اينکه اصلا همچين موضوعى (سلام شيخين وعدم پاسخ حضرت) بوده يا نه؟ و دوم: آيا واجب بودن سلام در همه حال و همه جاست؟
بله كاملا درست فهميدي مرصاد جان.ثابت كنيم كه عمر كافر بوده...منتظرم ...منتظرمووالبته با سند معتبر واز خودشان
*زينب
به نظرم جواب سلامشو مي داد. چون ايشون به ذات سلام اعتقاد دارن و احترام مي ذارن
ولي زينب حضرت زهرا معصوم بودند پس اهل هواي نفس خود نبودند.حتما دليل موجهي براي عدم سلام خود دشتته اند وعدم جواب سلام جايز نيست الا بر كافر
*زينب
منم همين رو مي گم. ببين ديدي رو درب ماشينهاي اداري نوشتن استفاده ي اختصاصي ممنوع؟ ائمه و اهل بيت هم نمي تونستن تو خيلي از مواقع به نفع خودشون از اوني كه خدا بهشون داده استفاده ي اختصاصي بكنن پس ايشون براي رضاي خدا اين كار رو كردن
دقيقا منم منظورم حرف شماست..اگر جواب سلام ندادند مسئله شخصي كه نبوده .حكم حكم خداست ودر زمان وشرايط متفاوت هم تغيير نمي كنه... پس اگر جواب سلام داده نشده حتما حكم خدا بوده ولا غير درسته؟؟
و از قطعيات تاريخ است كه حضرت زهرا سلام الله عليها تا آخر عمر از دست خليفه و دار و دسته‌اش غضبناك بود و هر گز از آن‌ها راضي نشد . محمد بن اسماعيل بخاري مي‌نويسد : فغضبت فاطمة بنت رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم فهجرت ابا بكر فلم تزل مهاجرته حتى توفيت. صحيح البخارى: 4/42، ش 2862......... يعني اينكه فاطمه (س) از دست ابوبكر غضب كرد وتا اخر عمر غضبناك ماند تا بهرحمت خدا رفت
*زينب
دقيقا
بنا بر نقل ابن قتيبه دينوري ، وقتي ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت زهرا آمدند ، حضرت زهرا به آن‌ها گفت كه آن دو را تا آخر عمر پس از هر نمازش نفرين خواهد كرد . واللّه لأدعونّ اللّه عليك في كلّ صلاة أصلّيها . الإمامة والسياسة، تحقيق الشيري ج 1، ص 31................ الله اكبر
كسي نمي خواد در مورد حقانيت مادر ائمه كاري انجام بده؟؟؟؟؟
بنظر شما ايا با توجه به معصوميتي كه از حضرت زهرا سراغ داريم چرا جواب سلام عمر وابوبكر را در زماني كه براي گرفتن بيعت امده بودند نداد؟؟؟
* سميه *
درسته كه خانم فاطمه زهرا از عمر و ابوبكر عصباني بود اما دين اسلام هميشه به انسان توصيه كرده كه خشم خودشون رو فرو بخورن مانند مولا علي كه با وجود اينكه دشمن آب دهان خود رو به روي مولا ميريزه اما در حالت خشم اون رو نميكشه چون نمي خواستن از روي غضب خود كاري كرده باشن و فقط در راه رضاي خدا قدم برداشتن پس حضرت زهرا هم غير از رضاي خدا قدم برنداشتن
يعني عدم جواب سلام دادن چي را رسونده بنظر شما ؟؟؟؟؟!!!
* سميه *
شنيدين كه ميگن جواب ابلهان خاموشيست؟ شايد يكي از دلايلش رسوندن اين موضوع بوده چون هميشه با حرف زدن نمي توان اصل مطلب رو براي طرف مقابل تفهيم كرد گاهي سكوت لازمه تا طرف رو به فكركردن وادار كنه و مهم ترين دليل هم رضايت پروردگار
نه سميه خانم موضوع خيلي مهمتر از اين بوده بيشتر وعميقتر بايد نگاه كردفكرشو بكن
* سميه *
خوب پس شما بفرماييد تا ما هم بدونيم
حرف ابوبكر:::::::: اني لا آسي على شَيْءٍ الا على ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّي لم أَفْعَلْهُنّ ... فَوَدِدْتُ أَنِّي لم أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَكْتُهُ وَأَنْ أَغْلِقَ عَلَيَّ الْحَرْبَ ترجمه: من از چيزي پشيمان نيستم مگر سه چيز که آنرا انجام دادم که کاش انجام نميدادم. اي کاش هيچگاه بيت فاطمه را کشف نميکردم. .... المعجم الكبير ج 1 ص 62- تاريخ الإسلام ، ج3 ، ص118
جواب سلام را شما فقط مي توانيد به كافر ندهيد .با توجه به معصوميت حضرت زهرا وعدم ارتكاب هر گونه اشتباه وحتي فراموشي ونه اينكه گناه بيان اين مسئله رابراي ما شيعيان مي رساند كه اثبات كافر بودن وشدن عمـــــــــــــــــــــــــر في السابق امري واضح بوده است.
* سميه *
درسته آقاي سعيدي حق با شماست ممنون كه اجازه دادين حرفمو بزنم
حالايه سوالي كه اهل سنت انرا بر ما خورده مي گيرند اينه كه اونا ميگن شما كه ميگيد علي اشجع الناس وشجاعترين مرد زمان خود بود چگونه اجازه داد كه همسرش اينگونه مورد بي حرمتي قرار بگيرد.. خواهشا دوستان اگر پاسخي دارند بفرمايند
* سميه *
چرا هيچ کس در اين مورد چيزي نميگه؟ يعني کسي چيزي برا گفتن نداره؟
نه چون سياسي نيست بدبختي ما شيعيان كه اينطوري دارم بهم ديگه بد وبيراه مي گيم اينه كه خودمون هم با اصل قضيه مشكل داريم
* سميه *
رجال سياسي جهان بايد بيان جلوي بچه هاي اينجا سر تعظيم فرود بيارن !!!!!!!!!!!!!!!!!
جواب بــــــــــــــــــدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون وقتي زيادي ندارم ومي خوام اين فيد را خاتمه بدم ميگم
. ‏ شايد اگر پس از آنچه بر فاطمه ( س ) گذشت على ( ع ) بپامى‏خاست و با ضاربين و قاتلين فاطمه ( س ) درگير مى‏شد . امروز تحريف گران تاريخ مى‏گفتند على براى گرفتن حكومت به نبرد پرداخت و در زد و خوردها و درگيريها فاطمه كشته شد و على ( ع ) قاتل فاطمه است . ديگر پاسخ سؤالات چنين روشن نبود. واز همه مهمتر دين خدا اين نبود كه الان در دست بود.
چرا پس از گذشت سالها از اين ماجرا بخارى و مسلم آورده‏اند : على ( ع ) ابوبكر و عمر را كاذب ، آثم ، غادر و خائن مى‏دانست ؟ قال عمر لعلى وعباس : « فرأيتماه ( ابابكر ) كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . » صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 28 ، كتاب الجهاد و السير ، باب 15 حكم الفئ ، حديث 49
شبهه جديد: اصلا خانه هاي مدينه در نداشته است. چگونه مي گوييد در را آتش زدند و...؟
* سميه *
در نداشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بله .. نشنيدي ميگن گربه كاري نداشته باشه چنگ به درخت مي اندازه؟؟ دقيقا كار اين برادران عين همين كار اين ... است وبجاي اينكه بشنينند وكمي تامل كنند ود مورد سرنوشت خودشان هم كه شده كمي فكري داشته باشند متاسفانه بهانه هاي ابكي وغير منطقي مي اورند كه...
* سميه *
خوب در نهايت ؟؟
مي گويم ......... ولي دوست داشتم دوستان مشاركت كنند
منم دوست دارم مشاركت كنم ولي ماشاالله نظرات زياده نميرسم بخونمشون تا بفهمم ماجرا از چه قراره
..نه اين حرف را نزنيد..برا ي شناخت واطلاع از عقايد خود نبايد بگيد وقت ندارم. بايد براي اشنايي هم كه شده مثل استفاده مدام وهر روزه از اب وونان خدا اين معارف را بياموزيد.
.البته خداي نكرده بنده منظورم تحميل فيد من نيست وكلي براي شناخت عقايد گفتم چون در عقايد از كسي پذيرفته نيست كه من به طبع فلاني وفلان رفتم .مسئوليم .چون بازم مي گم مسئله سرنوشت يك عمر زندگي بر روي اين كره خاكي است واستفاده از نعمتهاي خداوند است كه ممكن است جز تباه كردن چيزي نداشته باشيم براي خدا
همون ماجراي رسيدن به عشق حقيقي يعني خداست ديگه..متوجهم
بله دقيقا مريم خانم.. .. چون عقايد مثل نور افكني مي ماند كه در ظلمات راه به ما كمك مي كند به بيابان هلاكت وارد نشويم.
دلم ميخواست يه بار فيد بزنم در مورد عشق حقيقي و مجازي حرف بزنم ولي احساس كردم پايه نداره
نه بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــزن من هستم.دونفر كه با هم درست بشينند بحث كنند مطمئن باش بقيه هم ميان.
* سميه *
چه خوب بالاخره اينجا دو نفر پيدا شدن كه با هم به توافق برسن
شما هم ماشا الله كه پايه اي سميه خانم..شما هم نفر سوم
* سميه *
من با بحث منطقي موافقم البته به شرط اينكه آخرش كار به دعوا و فحش و بي ادبي و ... نكشه
بله لايك براي نظر شما سميه خانم. ولي متاسفانه الان در اينجا من نمي بينم كس ي بحث كنه.مدعيان بحث فعلا افتاده اند دنبال نقطه ضعف گيري از هم ديگه همين
.ايا كسي هست بگه :::::::آيا خانه هاي مدينه دَرِ ورودي داشت؟
مهم همينه كه منطقي باشه...حرف بي منطق واقعا بي اصول و كتابه
* سميه *
مريم جان حالا آدم منطقي از كجا پيدا كنيم؟؟
من و تو و آقا خليل
سميه جان قبول داري؟
باشه من حاضرم.... ولي قبلش بهم اطلاع بديد....
البته توي اون هفته...چهارشنبه صبح خوبه؟
* سميه *
به شرط اينكه آخرش دعوا نشه. ساعت بودن من رو هم كه مي دونين
يا سه شنبه صبح؟
نه مريم خانم من نيستم چهارشنبه هفته اينده.. بذاريدش براي شنبه بعدش اگه ميشه؟؟ چون من سر كارم
چه دعوايي ؟؟مي خوايم در مورد تفاوقت عشق مجازي و حقيقي صحبت كنيم
شنبه نه...من افسرده ام...سه شنبه
* سميه *
مريم جان چرا افسرده اي؟؟
آخه امتحان فيزيك داديم و دبسرده ام
ايا كسي كه بدنبال عشق حقيقي مي گرده افسرده ميشه بنظرت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه جواب دادي كه دادي وگرنه دنبال جوابش باش.. چون ميخوام بدونم
* سميه *
آخي اشكال نداره قربونت برم . از اين اتفاقا اين روزا زياد ميفته
آقاي سعيدي گاهي اتفاقات روزمره د رروحيه تاثير ميزاره
* سميه *
بله آقاي سعيدي وقتي ببينه چه چيز با ارزش و مهمي رو كنار گذاشته و به دنبال عشق مجازي رفته حتما افسرده ميشه. چون در حقيقت خودش رو از ياد برده و به بازي گرفته
من عاشق حقيقي نيستم ونبودم ولي دوستي دارم مي گفت كسي كه درراه عشق گام گذاشت از تمام اتفاقات براي رسيدن به مقصود استفاده مي كنه و اتقات بد را براي خود دليل ناز كرد ن معشوق مي دونه..
نميدونم چي بگم...سكوت بهترين حرفه اين موقعه ها
منازل مسكوني مردم مدينه و مکه در صدر اسلام به شكل ساختمانها و منازل مسكوني دوران ما نبوده است كه علاوه بر ديوارهاي نسبتا بلند داراي بخش ورودي با درهاي محكم وقفلهاي متنوع باشد، بلكه براي پوشاندن ومحفوظ نگه داشتن درون منزل از ديد اغيار ، تنها از پرده ، حصير و ... استفاده مي کردند
اين حرف را ببينيد:::::. در روايتي علي رضي الله عنه تصريح مي‌كند كه خانه‌هاي ما اهل بيت در نداشته است . وَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ لا سُقُوفَ لِبُيُوتِنَا وَ لا أَبْوَابَ وَ لا سُتُورَ ؛ خانه‌هاي ما اهل بيت ، نه سقف دارد و نه در . اين روايت را بسياري از كتاب‌هاي شيعه نقل كرده‌اند از جمله : الخصال ، شيخ الصدوق ، ص 364 _ 382
بنابراين، چگونه ممكن است كه فاطمه زهرا سلام الله عليها بين در و ديوار قرار گرفته باشد ؟ و يا چگونه ممكن است كه اين در آتش گرفته باشد ؟..... باز كسي نيست كه جواب بدهد؟؟؟
پاسخ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
* سميه *
كسي نيست خودتون بگين
يكي از شبهه هايي كه اخيراً برخي از وهابي‌ها آن را با مانور فراوان و سر وصداي زياد مطرح كرده اند همين شبهه است، كه با بر رسي روايات موجود در كتاب‌هاي شيعه و سني اين نتيجه بدست مي آيد، كه در زمان رسول خدا خانه‌هاي مدينه داراي درهاي چوبي از نوع عرعر(درخت سرو) بوده است .
بنظر شما باز كردن درب خانه چه معنايي مي تواند دشته باشدأأأأباز كردن دَرِ خانه با كليد چه معنايي دارد؟
از دُكَين بن سعيد مزني نقل شده است كه گفت : خدمت پيامبر رفتيم و تقاضاي غذا كرديم ، به عمر فرمود : برو و به آنان غذا بده . عمر ما را به اتاق بالا برد ، سپس كليد را از كمربندش بيرون آورد و در را باز كرد . الباني در صحيح و ضعيف سنن أبي داود ، شماره 5238 آن را تصحيح كرده است..اينم سند...سنن أبي داود ، ابن الأشعث السجستاني ، ج 2 ص 527 ، ح 5240
ابو حميد گويد : پيامبر به ما امر كرد كه شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌اي قرار دهيم و نيز دستور داد كه شب‌هنگام درها را ببنديم .اينم سندش از اهل سنت محترم......صحيح مسلم ، مسلم النيسابوري ، ج 6 ص 105 ، ح
محمد بن هلال خانه‌هاي همسران پيامبر را ديده است كه پوششي بافته شده‌ از مو بوده است . از وي راجع به خانه عائشه پرسيدم ، گفت : درِ خانه ‌اش به طرف شام باز مي شد ، پرسيدم :‌ يك لنگه داشت يا دو لنگه ؟ گفت : يك لنگه بيشتر نداشت ، گفتم : جنسش از چه بود ؟ گفت از چوب درخت عرعر يا ساج... اينم سند.........الأدب المفرد ، ج 1 ، ص 272 ، تحقيق : محمد فؤاد عبدالباقي و إمتاع الأسماع ، ج 10 ص 93
عائشه نقل كرده است : هنگامي که خبر شهادت جعفر بن ابو‌طالب و عبدالله بن رواحه را آوردند ؛ پيامبر بر زمين نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمايان شد ، و من ازشكاف در (شق الباب) او را مي‌نگريستم . اينم سند ديگري از وجو درب وهابيهاي ملعون.........صحيح البخاري ، ج 1 ، ص 440 ، ح 1243
بحثه جالبيه البته ازين نظر كه اطلاعات بالا ميره ...ما 4واحد درسي شيعه در اسلام داشتيم كه به اين اتفاق ها هم به درخواست دوستان رسيديم البته بدون هيچ جانبداري و با ديد تاريخي..بسياري از گزارشها اشتباه و به علت برخي عوامل به ما رسيده و برخي هم چشم پوشي شده اما در شهادت حضرت زهراو جسارتها به ايشان ذره ايي ترديد نيست
اينم سندي معتبر كه ببينم :::محمد بن جرير طبري مي‌نويسد‌ : قَالَ سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَمَضَيْتُ إِلَيْهَا فَطَرَقْتُ الْبَابَ وَ اسْتَأْذَنْتُ فَأَذِنَتْ لِي بِالدُّخُولِ فَدَخَلْتُ فَإِذَا هِيَ جَالِسَة . دلائل الامامة ، محمد بن جرير الطبري ( الشيعي) ، ص 107 و بحار الأنوار ، العلامة المجلسي ، ج
ترجمه سند بالاست ::::سلمان مي گويد : به خانه فاطمه رفتم ، در را كوبيدم و اجازه ورود گرفتم ، به من اجازه داد تا وارد شوم . وقتي كه وارد شدم ديدم نشسته است . در اين حديث هم سلمان مي گويد: دَر را كوبيدم، آيا كوبيدن دَر مفهومي غير از معناي رايج آن دارد
ودر نهايت اينكه دوستان اهل سنت وبرادران ديني ما و شمااي ناصبي هاي ملعون بدانيد كه :::در روايت هجوم به خانه فاطمه سلام الله عليها آمده است طبق اين سند::::بحار الأنوار ، العلامة المجلسي ، ج 28 ص 227 و تفسير العياشي ، محمد بن مسعود العياشي ، ج 2 ص 67
قَالَ عُمَرُ قُومُوا بِنَا إِلَيْهِ فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ خَالِدُ بْنِ الْوَلِيدِ وَ الْمُغِيرَةُ بْنُ شُعْبَةَ وَ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ وَ سَالِمٌ مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ وَ قُنْفُذٌ وَ قُمْتُ مَعَهُمْ
فَلَمَّا انْتَهَيْنَا إِلَى الْبَابِ فَرَأَتْهُمْ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا أَغْلَقَتِ الْبَابَ فِي وُجُوهِهِمْ وَ هِيَ لا تَشُكُّ أَنْ لا يُدْخَلَ عَلَيْهَا إِلا بِإِذْنِهَا فَضَرَبَ عُمَرُ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَكَسَرَهُ وَ كَانَ مِنْ سَعَفٍ .
عمر گفت : ما را نزد وي ببر ، ابوبكر و عمر و عثمان و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه و ابو عبيده جراح و سالم مولي أبي حذيفه و قنفذ حركت كردند و من نيز با آنان به راه افتادم . وقتي كه درِ خانه رسيدم ، فاطمه آنها را ديد ، در را بر روي آنان بست ، فاطمه شك نداشت كه آنان بدون اجازه وي داخل نخواهند شد ؛ اما عمر با لگد در را كه از چوب درخت خرما بود، شكست .
، ابن قتيبة الدينوري ، تحقيق الزيني ، ج 1 ص 20 . عمر وگروهي همراه وي درِ خانه فاطمه رسيدند ، دقّ الباب كردند ،‌ فاطمه وقتي كه صداي آنان را شنيد ، فرياد زد : اي پدر بزرگوارم ، اي رسول خدا ! بعد از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابو قحافه ( ابوبكر) چه رنجها كه نديدم .
البلاذرى: باسناده عن سليمان التيمى وعن ابن عون: إنّ أبابكر أرسل إلى على(عليه السلام)يريد البيعة فلم يبايع، فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقّته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: يابن الخطاب! أتراك محرقاً عليّ بابى؟ قال نعم: وذلك أقوى فيما جاء به أبوك
مرصاد
چرا اميرمؤمنان (عليه السلام) از همسرش دفاع نكرد؟ http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015
مرصاد
آيا خانه هاي مدينه دَرِ چوبي داشت؟ http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6034
البلاذري به استناد سليمان التميمي گفته است كه:بوبكر كساني را براي بيعت گرفتن از علي فرستاد ولي حضرت قبول نكردند پس عمر به همراه تعداي از جوانان به در خانه علي امدند وفاطمه انها را در نزد درب منزل خويش سد كرد و گفت اي پسر خطاب مي بينم كه قصد سوزاندن خانه مرا داري و عمر گفت وان چيزي است كه از انچه پدرت براي دعوت اورده است به يقين نزديكتر است وشك نكن
. حمله خليفه دوم به حضرت صديقه طاهره :::الشهرستانى: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة عليها السلام يوم البيعة حتّى ألقت الجنين من بطنها وكان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماكان فى الدار غير علىّ وفاطمة والحسن والحسين وزينب(عليهم السلام). ترجمه:همانا عمر ضربه زد روز بيعت به شکم فاطمه تا جايي که جنينش سقط شد.......
سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها اين بوده است كه قنفذ غلام عمر به دستور او ، آن حضرت را با غلاف شمشيرش زد . و اين سبب شد كه محسن سقط شود و حضرت زهرا شديدا مريض شوند . در مدتي كه مريض بودند ، به هيچ يك از آناني را كه او را اذيت كرده بودند ، اجاز? ملاقات نداد .
داني که چرا سرشت محبوس علي است ؟؟؟يا آه چرا به سينه مايوس علي است؟؟؟ يک مرد نبوده است تا بگويد نامرد اين زن تو ميزني اش ناموس علي است
لايك براي آخرين نظر آقاي سعيدي
رجوع کن به دلت ببين چي مي گه؟
خليل سعيدي
رتبه 93
2 برگزیده
1384 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top