ما دلمان خوش بود به شما. به شمایی که گفتمانتان مهدوی بود. با شما هستم آقای دکتر. محمد تمدن و دارو دسته اش تحقق آرمان های امام را دست نیافتنی کرده بودند. تو بودی که شعارت همان شعار حضرت روح الله بود. کسی فکر نمی کرد دوباره روزی بیاید و اهداف انقلاب پیگیری شود. وقتی تو می گفتی ما می توانیم من فریاد می زدم "دمش گرم. به این می گن رییس جمهور". بله آقای دکتر. تو شور انقلابی داشتی از جنس رزمنده های آن هشت سال. تو بودی که باز هم به آمریکا گفتی هیچ غلطی نمی توانی بکنی. تو بودی که سخن از محو اسراییل زدی. روزی که دیگ دنیا غل می زد با این حرف تو وجودم را غرور گرفته بود. وقتی مهمان پیر زنی می شدی که همه ی هستی اش پنجاه هزار تومان بود دعایت می کردم. وقتی شهرها و روستاهای ایران را یکی یکی سرکشی می کردی و دل مردم را شاد مصمم می شدم در دفاع از آرمان هایت. تو کم نظیر بودی دکتر. با تمام کمبودهای دولتت برآیند کار مثبت بود. هرچه بود رو به پیش بود. حزب اللهی ها پس از سال ها بی مهری دولت های سابق نسبت به آرمان های امام با آمدن تو جان گرفتند. حزب الله سرش را بالا می گرفت و با تمام توان از تو که فرماندهی می کردی میدان جنگ علیه سرمایه داری و ظلم و بی عدالتی را دفاع می کرد. هرچند عیب ها و نقص ها کم نبود اما تو خوب بودی.امروز اما دکتر ورق در حال برگشتن است. امروز آقای خاص دولت شما همه چیز را به باد داده است. هرچه کاشته بودی را قبل از جوانه زدن و جان گرفتن خشک کرده است. دکتر آقای خاص اعتماد حزب الله را از بین برده است. در عجبم از تو که چشمانت را بسته ای و مسخ شده ای. امیدها در حال ناامیدی است. دکتر تو هرچه داری از صدقه سر همین پدرهای شهدایی است که این شب ها دیگر دعایت نمی کنند. دعاها به نفرین تبدیل شده است. دکتر بترس از نفرین مادرهای شهدا. نکند توهم زده ای که هر چه بگویی و هر کاری که خواستی انجام بدهی چون احمدی نژادی همیشه حزب الله باتوست؟! دکتر ما باکسی فالوده نخوردیم.ما هنوز امیدواریم. منتظریم تا باز به اوج برگردی. بیدار شو دکتر!